در دین مسیحیت آمده است که نبرد حق علیه باطل است که مقدمات ظهور منجی بشریت را فراهم میکند
در احادیث به نقل از امیر مومنان آمده است که روزی حضرت میفرمایند که پس از ما سرزمین بیت المقدس دیگر روی آرامش را نمیبیند و در آخر الزمان یهودیان آن را اشغال میکنند

یکی از اعراب از امیر المومنین (ع) میپرسند پس اعراب در آن زمان کجایند -که یهودیان این جسارت را مرتکب میشوند-ایشان میفرمایند اعراب در آن زمان از یکدیگر جدا هستند سپس از ایشان میپرسند پس سرنوشت اعراب چه خواهد شد؟ ایشان میفرمایند به زودی گروهی پیدا می شوند که بر پرچمشان کلمه "قوه"نوشته شده است آنان اعراب را دوباره متحد میکنند وبه جنگ با یهودیان میپردازند ودر آن روز اعراب یهودیان را همچون گوسپند سرمیبرند دریا در آن روز به رنگ سرخ در میاید مجروحان جنگی پا بر روی زمینی نرم از جنازه ها میگذارند و تمام اهل آسمان وزمین در آن روز سیرمیشوند

در حدیثی دیگر خبر از ذوب شدن لباس ها بر تن بدون آتش گرفتن آنها خبر داده شده است
اما امروزه اشخاصی همچون جرج بوش با کمک اقلیتی از اسکف های مسیحی سعی دارند رفتار و جنایات خود و صهیونیسم ها را  و بحث دمکراسی را به این مطلب ربط داده وبه خود و هم پیمانانشان مشروعیتی نسبی دهند و حالا چرا حق بودن آنها و مثلا دمکراسیشان را تنها کشیش های در اقلیت طرف دار این نهضت یعنی همان کشیشان نزدیک به بوش کشف کرده اند  جواب این سوال می تواند تامل برانگیز باشد

اینها تنها نظرات شخصی من میباشد اگر مطالب جالب تر یا کاملتر یا متفاوت تری را یافتید حتما خبرم کنید.